میان دو جهان: ژنرال و شاعر
💜💜👰👮میان دو جهان: ژنرال و شاعر گاهی در زندگی انگار در دو جهان همزمان قدم میزنی؛ جهانِ سختِ واقعیت، و جهانِ نرمِ احساس. انگار یک ژنرال ارتش باشی که هزار مانور و بحران دیده، بعد ناگهان بنشینی کنار شاعری که از رود و سبزه و عشق میخواند. یکی دنیا را با انضباط میبیند، دیگری با آزادیِ کلمه. و تو جایی میان این دو ایستادهای… جایی که هم خشکی را لمس کردهای، هم لطافت را میفهمی. صنایع، مهندسی، سیستم و عملیات… دنیاهای خشک و زمختاند. اما علوم انسانی؟ مثل بالش پر: نرم، ظریف، شکننده، و فقط با لمسِ آرام معنا پیدا میکنند. و تو— ذهنی داری که هر دو جهان را میبیند. این تضاد، تو را میسازد. ژنرالی که سختی دنیا را دیده و شاعری که لطافت زندگی را میخواند؛ این تصویر تضاد میان عقل و احساس را نشان میدهد—جایی که بسیاری از ما ایستادهایم.